مذهب حنفي

مقدمه


در دوره حکومت امویان تا زمان عمر بن عبدالعزیز نه تنها حکومت در پى تشویق مردم به گسترش علم نبود ، بلکه مانع آن بود و تا پایان قرن اول هجرى نوشتن تاریخ و روایات ممنوع بود ، به همین جهت این دوره را عصر بى خبرى نام نهاده‏ اند . از زمان عمر بن عبدالعزیز به بعد وضع دگرگون شد و امام باقر (ع) و امام صادق(ع) توانستند ، از فضاى موجود بهره بگیرند و شاگردان بسیارى تربیت کنند .



کم کم برخى از همین شاگردان خودشان کرسى درس برقرار کردند و مرجع دینى مردم شدند . روز به روز بر تعداد این عالمان ؛ و نیز بر اختلاف آراى شان افزوده مى ‏شد ؛ از تضاد فتوایى این عالمان کار بر حکومت و بر مردم دشوار شد ، تا این که در اواخر قرن چهارم خلیفه عباسى ، «القادر بالله» به چاره اندیشى رو آورد و دستور داد ، پیروان هر یک از مکاتب فقهى اگر بخواهند رسمى شوند ، باید چهار هزار مثقال طلا به حکومت بدهند ، تنها طرفداران چهار مذهب فقهى اهل سنت مبلغ مذکور را پرداخت نمودند و مذهب آنان رسمى شد . این چهار مذهب عبارتند از : مذهب مالکى ، مذهب شافعى ، مذهب حنبلى و مذهب حنفي است.


امام ابوحنيفه و آشنائي و تلمذ ايشان در محضر امام صادق ( ع ) :


"نعمان بن ثابت بن زوطی " معروف به "ابوحنیفه " درباره ی عظمت امام صادق(ع) بيانات زيبائي دارند ؛ از جمله درباره آن حضرت مي گويند :


"مارایت افقه من جعفربن محمد و انه اعلم الامه "


"من فقیه تر و داناتر از جعفربن محمد ندیده ام . او داناترین فرد این امت است " .


در زمان امام جعفر صادق(ع) منصور دوانقی ، خلیفه عباسی قدرت سیاسی را در اختیار داشت ، او همواره از مجد و عظمت بنی علی و بنی فاطمه به ویژه امام صادق(ع) رنج می برد و برای رهایی از این رنج گاها بدنبال تحريك علماي زمان خود در مقابل امام صادق(ع) بود ؛ منصور عباسی از جناب ابوحنيفه مي خواهد تا در مناظره اي علمي با امام جعفربن محمد الصادق (ع) حضور يابد .


در این رابطه خود امام ابوحنیفه نقل می کند كه : "روزی منصور دوانقی کسی را نزد من فرستاد و گفت : ای ابوحنیفه مردم شیفته جعفربن محمد شده اند ، او در بین مردم از پایگاه اجتماعی وسیعی بهره مند است ، تو برای این که پایگاه جعفربن محمد را خنثی کنی و در دید مردم از عظمت او به خصوص از عظمت علمی او بکاهی ، چند مساله پیچیده و غامض را آماده کن و در وقت مناسب از او بپرس تا بلکه با ناتوان شدن جعفربن محمد از پاسخ گویی ، او را تحقیر نمایی و مردم ديگر شیفته او نباشند و از او فاصله بگیرند .


در همین رابطه من چهل مساله مشکل را آماده کردم و در یکی از روزها که منصور در "حیره " بود مرا طلبید ، به حضورش رسیدم . همین که وارد شدم ، دیدم جعفربن محمد در سمت راستش نشسته است ، وقتی که چشمم به آن حضرت افتاد ، آن چنان تحت تاثیر ابهت و عظمت او قرار گرفتم که از توصیف آن عاجزم. با دیدن منصورخلیفه عباسی آن ابهت به من دست نداد . سلام گفتم و اجازه خواستم تا در کنارشان بنشینم . خلیفه با اشاره اجازه داد و در کنارشان نشستم . آن گاه منصورعباسی به جعفربن محمد نگاه کرد و گفت:ابو عبدالله ایشان ابوحنیفه هستند.


او پاسخ داد : بلی ، او را می شناسم . سپس منصور به من نگاهی کرد وگفت : ابوحنیفه اگر سوالی داری از ابوعبدالله ، جعفربن محمد بپرس و با او در میان بگذار . من گفتم بسیار خوب. فرصت را غنیمت شمردم و چهل مساله ای را که از پیش آماده کرده بودم ، یکی پس از دیگری با آن حضرت درمیان گذاشتم . بعد از بیان هر مساله ای ، امام صادق(ع) در پاسخ آن بیان می فرمود:


عقیده شما در این باره چنین و چنان است ، عقیده علمای مدینه در این مساله این چنین ا ست و عقیده ما هم این است.


در برخی از مسائل آن حضرت با نظر ما موافق بود و در برخی هم با نظر علمای مدینه موافق بود و گاهی هم با هر دو نظر مخالفت می کرد و خودش نظر سومی را انتخاب می کرد و بیان می داشت .


من تمامی چهل سؤال مشکلی را که برگزیده بودم یکی پس از دیگری با او در میان گذاشتم و جعفربن محمد هم بدین گونه ای که بیان شد به جملگی آن ها ، با متانت تمام و با تسلط خاصی که داشت پاسخ گفت."


سپس ابوحنیفه بیان داشت: " ان اعلم الناس اعلمهم باختلاف الناس "


"همانا دانشمندترین مردم کسی است که به آراء و نظریه های مختلف دانشوران در مسائل علمی احاطه و تسلط داشته باشد و چون جعفربن محمد این احاطه را دارد ، بنابراین او داناترین فرداست."


همو درباره عظمت علمی استاد خود امام صادق (ع) بیان داشته كه : "لولا جعفربن محمد ما علم الناس مناسک حجهم" .


"اگر جعفربن محمد نبود ، مردم احکام و مناسک حج شان را نمی دانستند".


مذهب حنفي


موسس مذهب حنفيه كه قدیمی ترین مذاهب فقهی اهل سنت است ، ابو حنيفه ، نعمان بن ثابت بن زوطي بن ماه مي باشند . وي اصالتاً ايراني بوده زيرا جدش ، زوطي از اسيران كابل بوده است ، ولي ابوحنيفه در 80 هـ در كوفه متولد شد و در همانجا به آموختن فقه و علم كلام پرداخت و در سال 150 هـ در گذشت. او در كوفه مدت 18 سال در حلقه درس حماد بن ابی سلیمان (م 120 ه.ق) به فراگیری فقه به روش ابراهیم نخعی پرداخت.


نعمان ، پس از مرگ استادش ، سفرهایی هم برای فقه اندوزی به حجاز داشت و از نخبگان علمی آن دیار و از جمله امام باقر علیه السلام توشه برگرفت .


ابوحنیفه که پس از استادش حماد ، بر جای او تکیه زد ، مکتب فقهی نوینی پدیدآورد . او قائل به کاربرد رأی و اجتهاد بود و قیاس و استحسان را به عنوان منبعی فقهی مورد توجه قرار داد . اساس اندیشه فقهی ابوحنیفه بر هفت اصل : کتاب خدا ، سنت رسول ، سخنان صحابه ، قیاس ، استحسان ، اجماع و عرف استوار بود.


امام ابو حنیفه به جز رساله های کوچکی ؛ از جمله رساله فقه اش ، کتابی را به نگارش در نیاورد ولي شاگردانش پس از وی فتاوای او را در مجموعه ای گرد آوردند . نعمان در اواخر دوره اموی مورد توجه همه مسلمانان بجز خوارج قرار گرفت . او به تشیع تمایل نشان می داد و در اندیشه سیاسی اش چون زیدیه بود.


در قیام زید بن علی ، پنهانی به یاری اش شتافت و همچنین نقل شده که او از قیام ابراهیم بن عبدالله حسنی از پیشوایان زیدیه در شهر بصره ، حمایت نموده است.


جناب ابوحنیفه در خلافت منصور از کوفه به بغداد فرا خوانده شد تا قاضی القضاتی آن جا را بر عهده گیرد ، ولی مقاومت او در برابر این خواست خلیفه موجب شد او زندانی شود و سرانجام در سال 150 ه.ق. در همان زندان درگذشت .


مذهب حنفی پس از مرگ ابوحنیفه، توسط دو شاگرد برجسته اش ابو یوسف قاضی مشهور (م 182 ه.ق) و محمد بن حسن شیبانی (م 189 ه.ق) رواج یافت.


مذهب حنفی در زمان خلافت هارون و پس از وی بدل به مذهب رسمی خلفای عباسی گردید ، به گونه ای که تنها فقیهان این مذهب مسنددار قضا می شدند . اما حاکمیت طولانی فاطمیان بر مصر مانع از گسترش این مذهب در غرب جهان اسلام گشت . بعدها مذهب حنفی ، مذهب رسمی خلافت عثمانی هم شد . ولی آن هم باعث نشد که قلمرو حاکمیت مذهب از شرق جهان اسلام فراتر رود.


علمای حنفی در مکتب اعتقادی خود ، پیرو ابومنصور ماتریدی (م 332 ه.ق) هستند . ریشه مکتب ماتریدی را باید در اندیشه های کلامی ابو حنیفه جستجو کرد ، چرا که ابوحنیفه پیش از ورود در فقه ، کرسی نشین استادی کلام در کوفه بود ، این مکتب نزدیک ، بلکه تا حدودی مؤید مکتب اعتزالی هاست .


به پیروان ابوحنیفه «اصحاب رأى» اطلاق مى ‏شود. در برابر دیگر فرقه‏ ها که آنان را «اهل حدیث» مى ‏گویند.


قلمرو مذهب حنفی


مذهب حنفی ، از نظر شمار پیروان در بین مذاهب اسلامی ، رتبه نخست را داراست.


این مذهب بر ترکیه ، آلبانی و مسلمانان شبه جزیره بالکان ، بر اهل تسنن غیر کرد عراق ، افغانستان ، ترک نشین های آسیای میانه ، قفقاز و سرزمین های مجاور آن و هندوستان غلبه دارد . نیمی از مسلمانان سرزمین شام ، شامل کشورهای سوریه و لبنان و فلسطين ، حنفی مذهب هستند. پیروان این مذهب در مصر هم پر شمار است و به صورت محدود در ایران ، حجاز و یمن حضور دارند .

منبع : hajij.com

[ بازدید : 169 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 4 خرداد 1398 ] [ 2:49 ] [ admin ]

[ ]

ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]