انواع دين

در جوامع سنتي دين معمولاً نقشي اساسي در زندگي اجتماعي دارد. نمادها و شعاير ديني غالباً با فرهنگ مادي و هنري جامعه- موسيقي، نقاشي يا کنده کاري، رقص، قصه گويي و ادبيات- در آميخته است. در فرهنگهاي کوچک، هيچ گونه

انواع دين

در جوامع سنتي دين معمولاً نقشي اساسي در زندگي اجتماعي دارد. نمادها و شعاير ديني غالباً با فرهنگ مادي و هنري جامعه- موسيقي، نقاشي يا کنده کاري، رقص، قصه گويي و ادبيات- در آميخته است. در فرهنگهاي کوچک، هيچ گونه روحانيت حرفه اي وجود ندارد، اما هميشه افراد معيني هستند که در دانش اعمال ديني (و اغلب جادويي) متخصص مي شوند.

اگرچه انواع مختلفي از اين گونه متخصصان وجود دارند، يک نوع متداول شمن است (اين واژه در اصل به سرخپوستان آمريکاي شمالي تعلق دارد). شمن فردي است که به اعتقاد مردم مي تواند ارواح يا نيروهاي غيرطبيعي را از طريق اجراي شعاير هدايت کند. اما، شمنها گاهي اساساً جادوگرند، نه رهبران ديني، و اغلب افرادي به آنها مراجعه مي کنند که از آنچه در شعاير ديني اجتماع ارائه مي گردد ناراضي اند.

توتم آييني و همزاد آييني


دو شکل دين که غالباً در فرهنگهاي کوچکتر ديده مي شوند توتم آييني و همزاد آييني است. واژه ي "توتم" در اصل در ميان قبايل سرخپوست آمريکاي شمالي پديد آمد، اما به گونه اي فراگير براي اشاره به انواع حيوانات يا گياهاني به کار برده مي شود که گمان مي رود داراي قدرتهاي فوق طبيعي هستند. معمولاً هر گروه خويشاوندي يا کلان در درون يک جامعه توتم خاص خود را دارد، که فعاليتهاي شعايري گوناگوني با آن مرتبط است. اعتقادات توتمي ممکن است براي آنها که در جوامع صنعتي زندگي مي کنند بيگانه به نظر برسد، با وجود اين در برخي گروههاي نسبتاً کوچک، نمادهاي همانند با نمادهاي توتميسم رواج دارد- مانند هنگامي که يک تيم ورزشي حيوان يا گياهي را به عنوان علامت خود دارد. نظر قربانيها نيز توتم هستند.

همزاد آييني اعتقاد به ارواح يا اشباح است، که تصور مي شود در دنياي انسانها ساکن اند. اين گونه ارواح ممکن است مهربان يا بدخواه در نظر گرفته شوند، و ممکن است رفتار انسان را از جهات متعدد تحت تأثير قرار دهند. براي مثال در بعضي فرهنگها اين اعتقاد وجود دارد که ارواح موجب بيماري يا ديوانگي مي شوند، و ممکن است افراد را نيز تسخير کرده يا بر آنها مستولي شوند به شيوه اي که رفتار آنها را تحت اختيار خود در آورند. اعتقادات همزادگرايانه به فرهنگهاي کوچک محدود نمي شود، بلکه تا اندازه اي در بسياري از محيطهاي ديني نيز يافت مي شود. در اروپاي قرون وسطي، افرادي را که گمان مي رفت ارواح شرير در جسمشان وارد شده اغلب به عنوان جادوگر يا ساحره مورد تعقيب و آزار قرار مي دادند.

جوامع کوچک ظاهراً "ساده" اغلب داراي نظامهاي پيچيده ي اعتقادات ديني هستند. توتم آييني و همزاد آييني در ميان اين جوامع بيشتر از جوامع بزرگتر متداول است. اما بعضي جوامع کوچک مذاهب به مراتب پيچيده تري دارند. براي مثال نوئر(1)هاي جنوب سودان، که توسط اوانز پريچارد توصيف گرديده اند، مجموعه عقايد مذهبي پيچيده اي دارند که مبتني بر وجود يک "خداي بالا" يا "روح آسمان" است. (Evans-Pritchard, 1956) اما ادياني که به يکتاپرستي متمايل اند، کمتر در ميان فرهنگهاي سنتي کوچکتر يافت مي شوند. اين فرهنگها اکثراً چند خداگراي هستند- يعني در آنها اعتقاد به خدايان متعدد وجود دارد.

يهوديت، مسيحيت و اسلام


پرنفوذترين اديان سه گانه يکتاپرست در تاريخ جهان يهوديت(2)، مسيحيت(3) و اسلام است. خاستگاه همه ي آنها در خاور نزديک بوده و هر يک بر ديگري تأثير گذارده است.

يهوديت


دين يهود کهن ترين اين سه دين است، که قدمت آن تقريباً به 1000 سال پيش از ميلاد مسيح مي رسد. عبرانيها مردمي بيانگر بودند که در مصر باستان و اطراف آن زندگي مي کردند. پيامبران يا رهبران ديني آنها، تا اندازه اي عقايد خود را از اعتقادات ديني موجود در آن ناحيه گرفته، اما از نظر اعتقاد به يک خداي قادر متعال با آنها تفاوت داشتند. اکثر همسايگان آنها چند خداگراي بودند. عبرانيها اعتقاد داشتند که خداوند خواستار اطاعت از قوانين اکيد اخلاقي است و سخت مدعي بودند که حقيقت تنها نزد آنهاست، و به اعتقادات خود به عنوان يگانه دين حقيقي مي نگريستند. (Zeitlin, 1984)

تا ايجاد کشور اسرائيل، اندکي پس از پايان جنگ جهاني دوم، هيچ کشوري وجود نداشت که دين يهود مذهب رسمي آن باشد. اجتماعات يهودي در اروپا، آفريقاي شمالي و آسيا وجود داشتند، اگرچه اغلب مورد تعقيب و آزار قرار مي گرفتند- که با قتل ميليونها يهودي در اردوگاههاي متمرکز به دست نازيها طي جنگ جهاني دوم به اوج خود رسيد.

مسيحيت


بسياري از عقايد يهودي توسط مسيحيت اخذ شد و به صورت جزئي از اين دين در آمد. عيسي مسيح يک يهودي درست آيين(4) بود و مسيحيت به عنوان فرقه اي از دين يهود آغاز گرديد، روشن نيست که عيسي مي خواسته دين جداگانه اي را بنيان نهد. حواريون او را مسيح(5) مي دانستند- مسيح واژه اي عبري به معناي "تدهين شده"(6) است که اصطلاح يوناني آن "کريست"(7) بود- که يهوديان در انتظار او بودند. پل،(8) يک شهروند رومي يوناني زبان، يکي از نخستين رواج دهندگان مهم آيين مسيحيت بود، که به گونه اي فراگير در آسياي صغير و يونان به موعظه پرداخت. اگرچه مسيحيان در آغاز به طرز وحشيانه اي مورد تعقيب و آزار واقع گرديدند، اما سرانجام امپراتور کنستانتين مسيحيت را پذيرفت و به عنوان دين رسمي امپراتوري روم انتخاب کرد. از آن پس مسيحيت گسترش يافت و براي دو هزار سال بعد به صورت نيرويي مسلط در فرهنگ غرب در آمد.

امروز مسيحيت بيشترين پيروان را دارد، و عموماً بيش از هر مذهب ديگري در سراسر جهان گسترش يافته است. بيش از هزار ميليون نفر خود را مسيحي مي دانند، اما تقسيمات متعددي از لحاظ الهيات و سازمان کليسايي وجود دارند، که شاخه هاي اصلي آن مذهب کاتوليک رومي، آيين پروتستان و مسيحيت ارتودوکس شرقي است.

اسلام


خاستگاه اسلام، که امروز دومين مذهب بزرگ در جهان است، با خاستگاه مسيحيت تا اندازه اي همانندي دارد. اسلام از آموزشهاي پيامبر محمد [صلي الله عليه و آله و سلم] در قرن هفتم ميلادي سرچشمه مي گيرد. خداي يگانه ي اسلام، الله بر تمامي زندگي بشري و طبيعي سلطه دارد. ستونهاي دين اسلام پنج وظيفه اصلي مسلمانان است. نخست شهادت، "خدايي بجز الله نيست، و محمد رسول خداست". دوم گزاردن نماز پنج بار در روز، بعد از گرفتن وضو. مؤمن به هنگام نماز هميشه بايد رو به شهر مقدس مکه در عربستان سعودي بايستد، صرف نظر از اين که تا چه انداز از آن فاصله دارد.

ستون سوم گرفتن روزه در ماه رمضان است که در طي آن از خوردن غذا و آشاميدني در طول روز مي بايد خودداري شود. چهارم دادن زکات (پول به فقرا) است، که در شريعت اسلام مقرر گرديده، و اغلب به عنوان يک منبع ماليات توسط دولت مورد استفاده قرار گرفته است. سرانجام، اين انتظار که هر مؤمن حداقل يک بار، به زيارت مکه برود.

مسلمانان معتقدند که الله قبل از محمد [صلي الله عليه و آله و سلم] توسط پيامبران پيشين- از جمله موسي و عيسي- که تعليماتشان مستقيماً اراده ي او را بيان مي کند، پيام فرستاده است. دين اسلام بسيار گسترش يافته است و نزديک به 600 ميليون پيرو در سراسر جهان دارد. اکثريت آنها در شمال و شرق آفريقا، خاورميانه و پاکستان متمرکز گرديده اند.

اديان خاوردور


آيين هندو


اختلافات عمده اي ميان دين يهود، مسيحيت و اسلام و اديان خاوردور وجود دارد. کهن ترين همه ي اديان بزرگ که هنوز در دنياي امروز برجسته است آيين هندو است، که اصول اعتقادي آن به 6000 سال پيش مي رسد. آيين هندو يک دين چند خداگراي است. اين آيين از نظر دروني آن قدر گوناگون است که برخي محققان اظهار کرده اند بايد بيشتر به عنوان مجموعه اي از اديان مرتبط با يکديگر در نظر گرفته شود و نه تنها يک آيين مذهبي؛ در اين آيين کيشهاي محلي و اعمال مذهبي متعدد به وسيله ي معدودي اعتقادات عموماً پذيرفته شده با يکديگر پيوند يافته اند.

بيشتر هندوها اصل دور تناسخ(9) را مي پذيرند- يعني اين بارو که همه ي موجودات زنده جزء يک فرايند ابدي تولد، مرگ و تولد دوباره هستند. دومين ويژگي اصلي آن نظام کاستي است که مبتني بر اين اعتقاد است که افراد در موقعيت خاصي در يک سلسله مراتب اجتماعي و شعايري، بر طبق ماهيت فعاليتهايشان در تناسخهاي قبلي، متولد مي شوند. مجموعه اي از وظايف و شعاير متفاوت براي هر کاست وجود دارد و سرنوشت شخص در زندگي بعدي اساساً بستگي دارد به اين که اين وظايف تا چه اندازه به خوبي انجام شود. آيين هندو امکان عقايد ديني مختلف و متعدد را مي پذيرد، و مؤمنان و غيرمؤمنان را صريحاً از يکديگر متمايز نمي کند. تعداد هندوها به اندازه ي مسلمانان است- حدود 600 ميليون نفر، اما آنها عملاً همگي در شبه قاره ي هند استقرار يافته اند. برخلاف مسيحيت و اسلام، آيين هندو درصدد آن نيست که ديگران را به کيش "مؤمنان حقيقي" در آورد.

آيين بودا، آيين کنفوسيوس، آيين تائو


اديان اخلاقي شرق شامل آيين بودا(10)، آيين کنفوسيوس(11) و آيين تائو(12) است. اين اديان خدايي ندارند. آنها بيشتر بر آرمانهاي اخلاقي تأکيد مي کنند که مؤمن را با انسجام طبيعت و وحدت عالم پيوند مي دهد.

آيين بودا از آموزشهاي سيدهارتا گوتاما(13) بودا به معني (داراي انديشه ي روشن) سرچشمه مي گيرد که شاهزاده اي هندو در کشوري کوچک در جنوب نپال در قرن ششم پيش از ميلاد بود. به گفته ي بودا انسانها مي توانند با دور افکندن خواهشها از دور تناسخ رهايي يابند. راه رستگاري، زندگي همراه با رياضت نفس و تفکر و به دور از وظايف اين جهاني است. هدف کلي آيين بودا رسيدن به نيروانا(14) يا ارضاي کامل روحي است. بودا شعاير و اقتدار کاستها را رد کرد. مانند آيين هندو، دين بودا بسياري از تفاوتهاي محلي، از جمله اعتقاد به خدايان محلي را تحمل کرده و تنها بر يک عقيده اصرار نمي ورزد. امروز آيين بودا را چندين کشور خاور دور، از جمله تايلند، برمه، سريلانکا، چين، ژاپن و کره نفوذ زيادي دارد.

آيين کنفوسيوس اساس فرهنگ گروههاي حاکم را در چين قديم تشکيل مي داد. "کنفوسيوس"(15) (صورت لاتيني شده نام کونگ فوتسو)(16)، در قرن ششم پيش از ميلاد، همزمان با بودا، مي زيست. مانند لائوتسه(17)، بنيادگذار آيين تائو،(18) کنفوسيوس نيز معلم بود، نه يک پيامبر ديني به شيوه ي رهبران ديني خاور نزديک. پيروان کنفوسيوس بر آن است که زندگي بشر را با هماهنگي دروني طبيعت سازگار کند، و بر احترام به نياکان تأکيد مي ورزد. آيين تائو اصول مشابهي با آيين کنفوسيوس دارد و بر انديشه و تفکر و عدم خشونت به عنوان راهي براي رسيدن به زندگي متعالي تر تأکيد مي کند. اگرچه برخي از عناصر اين آيينها در اعتقادات و شيوه هاي عمل بسياري از چينيها همچنان وجود دارند، اما در نتيجه مخالفت جدي از جانب حکومت، آيين کنفوسيوس و آيين تائو تا حد زيادي نفوذ خود را در چين از دست داده اند.

پي‌نوشت‌ها:


1. Nuer

2. Judaism

3. Christianity

4. orthodox Jew

5. Messiah

6. "the anointed"

7. "Christ"

8. Paul

9. cycle of reincarnation

10. Buddhism

11. Confucianism

12. Taoism

13. Siddhartha Gautama

14. Nirvana

15. Confucius

16. K'ung Fu-Tzu

17. Lao-Tsze

18. Taoism


منبع مقاله:

گيدنز، آنتوني، (1376)، جامعه شناسي، ترجمه ي منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، چاپ بيست و هفتم: 1391.

منبع :rasekhoon.net

[ بازدید : 138 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 27 ارديبهشت 1398 ] [ 18:52 ] [ admin ]

[ ]

ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]